افشای راز جنایت خاموش در نبش قبر مرد تهرانی
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۳۲۴۰
مرد جوان که برادر کوچکش را به خاطر بداخلاقی با خانوادهاش کشته و راز قتل را پنهان نگه داشته بود در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال ۱۴۰۰ آغاز شد. بدین ترتیب که مرد ۵۰ سالهای به نام ایرج به پلیس آگاهی تهران رفت و از جنایتی که ۶ ماه قبل رقم زده بود، پرده برداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این ۶ ماه آرام و قرار ندارم و عذاب وجدان رهایم نمیکند. به همین خاطر آمدهام تا اعتراف کنم.
وی در تشریح قتل برادرش گفت: برادر کوچکم سهراب که ۴۴ سال داشت مرد بداخلاقی بود و همیشه با همسر و ۲ دخترش بدخلقی میکرد.
زن برادرم چند بار از من کمک خواست و میگفت برادرم را نصیحت کنم تا دست از بدرفتاری بردارد. اما گوش سهراب بدهکار نبود و به حرفهای من اهمیتی نمیداد. آخرین بار وقتی به خانه آنها رفته بودم تا با سهراب صحبت کنم، او عصبانی شد و دعوا میان ما بالا گرفت. او میگفت این موضوع خانوادگی است و ارتباطی به من ندارد. سهراب در اوج خشم به سمت من حملهور شد و همسرش که شاهد ماجرا بود میلهای را از روی زمین برداشت و به سمت برادرم پرتاب کرد. میله به سر برادرم برخورد کرد.
سهراب که عصبانی شده بود میخواست همسرش را کتک بزند که مانع او شدم. من دستانم را دور گردن سهراب حلقه کردم و وقتی به خودم آمدم که برادرم مرده بود.
وی ادامه داد: مادر و زن داداشم که میدانستند من قصد کشتن او را نداشتهام سکوت کردند تا راز قتل پنهان باقی بماند. به همین خاطر من جسد برادرم را در صندوق عقب ماشین گذاشتم و به همراه آنها به یکی از روستاهای غرب تهران که محل تولدم بود، بردم. من به کمک اهالی روستا جسد برادرم را در غسالخانه غسل دادیم و دفن کردیم. من به دروغ به اهالی روستا گفتم برادرم تصادف کرده است. اما بعد از این ماجرا در این مدت عذاب وجدان رهایم نمیکند. به همین خاطر تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم.
دستور نبش قبربه دنبال اعترافات این مرد و برای بررسی صحت ادعای وی دستور نبش قبر صادر شد و پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد.
ایرج در ادامه تحقیقات گفت: باور کنید من قصد کشتن برادرم را نداشتم. من به خانه آنها رفته بودم تا او را نصیحت کنم. میخواستم زندگی بهتری داشته باشد، اما او به یکباره عصبانی شد و به سمت من حمله کرد. من پشیمان هستم و حاضرم دیه برادرم را به فرزندان صغیر او بپردازم.
همسر قربانی نیز گفت: برادرشوهرم برای وساطت به خانهمان آمده بود، اما شوهرم به سمت او حمله کرد. من که ترسیده بودم میلهای را به سمت شوهرم پرتاب کردم، اما میله ناخواسته به سر او برخورد کرد. همان موقع شوهرم که عصبانی بود به سمت من حملهور شد. او میخواست مرا بزند که برادرشوهرم مانع او شد.
به این ترتیب برای ایرج کیفرخواست صادر و پروندهاش با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در این میان مادر ایرج اعلام گذشت کرد و رئیس قوه قضائیه نیز پس از بررسی پرونده، از طرف ۲ فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرد.
قرار است این مرد بزودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند. همسر قربانی نیز به اتهام ضربات غیرمنتهی به فوت از خود باید دفاع کند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۳۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کردهام!
زیسان: فیلم من، یییر ریویهر، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کردهام. ساخته ۱۹۷۶ توسط رنه آلیو. این فیلم بر مبنای یک رویداد واقعی ست.
در سوم ژوئن ۱۸۳۵ در یکی از روستاهای نورماندی، جوانی بیست و سه ساله به نام پـییــر ریـویــهر که از آزارهای پدرش توسط مادرش به ستوه آمده بود، مادر و خواهر و برادر کوچکش را به قتل میرساند و به جنگل میگریزد. سرانجام پـییــر دستگیر شده و در سلولش اقدام به نوشتن زندگینامهی خود میکند و در آن دلیل اقداماتش را توضیح میدهد.
او که تصور میکند توسط خدا هدایت شده میخواهد پدرش را از دست آزار و تحقیرهای مادرش برهاند.
پییـر که نمیتواند انفعال پدرش را تحمل کند، میاندیشد که باید کاری کرد. او ابتدا یک قورباغه را مصلوب کرده و پرندهای را بین دو سنگ، لِه میکند. اما کشتار حیوانات کافی نیست. آهنگی که همسایه دربارهی پدرش میخواند جرقهی تراژدی را روشن میکند...
این کشتار و محاکمهای که در پی آن میآید توسط شاهدین مختلف، روایت میشود که یکی از راویان نیز خود قاتل است که آسیب شناسی او، باعث درک زمینهی روانی جنایاتش میشود.
در نهایت پـییــر به اعدام محکوم شد و علیرغم اینکه توسط پادشاه لوئی فیلیپ مورد عفو قرار گرفته بود، در سلولش خود را حلق آویز نمود!
رنه آلیو که از دست کم گرفته شدهترین کارگردانان فرانسوی دههی هفتاد به شمار میرود، این مهمترین فیلمش را بر مبنای کتابی از میشل فوکو ساخته است که در سال ۱۹۷۳ منتشر شده بود.
فیلم تنها چند کیلومتر با لوکیشن وقایع تاریخی داستان، فاصله دارد و به غیر از چند بازیگر نادر حرفه ای، باقی نقشها از جمله نقش اصلی، توسط افراد محلی ایفا شده است که رنه آلیو در طول فعالیتهای تئاتری اش با آنها ملاقات کرده بود. چنین تدبیری به فیلم حالتی مستندگونه داده است و مخاطب را درگیر یک احساس واقعی میکند.
در صحنهای از فیلم خود میشل فوکو نیز جضور داشت که در تدوینهای بعدی، سکانس مربوط به او حذف شد.
این شاهکار، همزمان که یک فیلم تاریخی و تحقیقی در مورد کالبد شکافی یک جنایت است، یک سند قوم نگارانه از قرن نوزدهم نیز محسوب میشود.
مشخصات و امتیاز این فیلم را اینجا ببینید.
tags # سینما ، معرفی فیلم سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟